صفحه خانه درباره خودم ايميل بزنيد                                               
 


نظرسنجی


لينكدونی


عکسدونی


آموزش


دوستان


وبسايتهای بدرد بخور


آرشيو
09/01/2003 - 10/01/2003
10/01/2003 - 11/01/2003
11/01/2003 - 12/01/2003
12/01/2003 - 01/01/2004
03/01/2004 - 04/01/2004
10/01/2004 - 11/01/2004
12/01/2004 - 01/01/2005
01/01/2005 - 02/01/2005
03/01/2005 - 04/01/2005


تعداد بازدیدکنندگان
Free Counter
Blockbuster Video



Sunday, March 20, 2005


+ اين نوروز باستاني، اين جشن بزرگ ملي، اين يادگار نياكان پاك آريايي،
سال 7027 آريايي ميترايي، 2564 شاهنشاهي، 1384 هجري شمسي براي تمامي ايرانيان و دوستاران فرهنگ بلند ايران مبارك باد.

نوشته شده توسط احسان در ساعت 7:56 AM |::| تا حالا

_______________________________________

Thursday, January 20, 2005


+ عبور از فيلترينگ

تصميم داشتن يه متنی رو در مورد چگونگی شكستن فيلترينگ يا بهتر بگم دور زدن فيلترينگ مخابرات ايران بنويسم. يه كم كه جستجو كردم ديدم بقيه بروبچ هم يه چيزاي نوشتن و چندين راه رو پيشنهاد دادن. اما من خودم اين روشی رو كه مي خوام توضيح بدم (و بعضی ها هم در موردش نوشتن) بيشتر مي پسندم و الان حدود 8 سالی هست كه از اين روش استفاده می كنم و جواب هم ميده.
اساس كار اين روش استفاده از پروكسی سرورها هست. برا اين كه حوصلتون سر نره اول روش رو توضيح ميدم و بعد ميگم كه پروكسی سرور چيه.

1. ابتدا بايد يه آدرس پروكسی فعال و رايگان رو بدست بيارين. چطوري؟ يا ميرين توي گوگل كلمه free proxy list رو جستجو مي كنين، يا راحتتر از اين ليستی كه من از سايت proxy4free گرفتم يكی رو از چندين صد آدرسی كه نوشتم انتخاب مي كنين.
2. Internet Explorer رو باز می كنين. از توي ليست منو كه اون بالا قرار داره، Tools رو انتخاب می كنين و سپس از توي ليستی كه باز ميشه، Internet Options... رو كليك (انتخاب) مي كنيد.
3. حالا يه پنجره جديد باز شده. باز هم از بين ليستی كه در بالاترين قسمت قرار گرفته Connections رو انتخاب كنيد.
4. حالا شما بايد در قسمت Dial-up and Virtual Private Network settings فهرستی از كانكشن هايی كه ساختين ببينين. مثلا من فقط يه دونه دارم. شما اگر بيشتر از يكی دارين بر روي اونی كه معمولا براي متصل شدن به اينترنت استفاده مي كنين يه كليك كنين و سپس بر روي دكمه Setting كه سمت راست اين فهرست قرار داره كليك كنيد.
5. حالا بايد يه پنجره جديد ديگه باز شده باشه كه از 3 قسمت تشكيل شده. تيتر بخش ميانی proxy server هستش درسته؟ مربع انتخاب يا Check Box اول در اين بخش رو انتخاب كنيد تا بقيه اين بخش هم فعال و قابل دستكاري بشه.
6. حالا شما بايد بتونين توي اون فيلد كه كنارش كلمه Address نوشته شده آدرس پروكسی كه قبلا انتخاب كردين رو بنويسين.
7. در فيلد دوم يعني فيلد Port اون عددي رو كه در ليست پروكسيها در مقابل اين آدرس پروكسی كه برگزيديد بوده رو وارد كنيد (مثلا 8000).
8. OK رو كليك كنيد. همين!

9. كارتون در همون شماره 8 تموم شد اما يه كار ديگه هم هست كه بهتره انجام بدين چون ممكنه بعضي پروكسی سرورها اين مورد رو انجام شده بخوان، اما الزامی نيست. در پنجره Internet Options كه با OK كردن و بستن پنجره قبل بايد دوباره واردش شده باشين بر روي آخرين گزينه منوي بالاي صفحه كه Advanced هست كليك كنيد.
10. حالا شما بايد يه ليست بلند بالا و نا مفهوم رو ببينين. بياييد پايين تا برسين به HTTP 1.1 setting و در اون قسمت جعبه اول رو غير فعال كنيد و جعبه دوم رو انتخاب. به عبارتی فقط جعبه كنار Use HTTP 1.1 through proxy connections رو انتخاب كنيد.
11. OK رو كليك كنين تا پنجره بسته بشه. همين!

12. حالا آدرس يه سايت رو كه فكر مي كنيد فيلتر شده باشه (مثلا www.iran-emrooz.de) رو بنويسين و ببينين باز ميشه يا نه. اگه شد كه تبريك ميگم. اما اگه نشد كه احتمالش هست دوباره يه آدرس پروكسي ديگه رو انتخاب كنين و همون كارهاي قبل رو (فقط از شماره 2 تا 8) رو تكرار كنين تا بالاخره موفق شين.


نكته 1: وحشت نكنيد، تموم اين كارها كه گفتم 30 ثانيه هم طول نميكشه.
نكته 2: تجربه من نشون ميده كه براي عبور از فيلترينگ پروكسی سرورهايی كه شماره port غير 80 دارن بهترن.
نكته 3: باز هم تجربه من نشون ميده كه پروكسی سرورهاي واقع در كشورهاي اروپايی از نظر سرعت بهترن اما شما خودتون امتحان كنين.
نكته 4: شايد نيمی از آدرسهايی كه توي ليست خودم نوشتم كار نكنن، اما شما نا اميد نشيد، بقيه رو امتحان كنيد.
نكته 5: امكان داره يكی از اين آدرسهايی كه كار هم مي كنن بعد از چند روز ديگه نتونيد باهاشون وصل شيد. نگران نشيد. يكی ديگرو جايگزين كنيد.


و اما مسائل فنی:
خيلی خلاصه بگم، پروكسی بمعنی وكيل يا نماينده هست.
در حالت عادي شما می خواهيد وبسايت مورد نظرتون رو ببينيد، آدرس اونرو توي browser می نويسيد و اينطوري درخواست براي اون ارسال ميشه. اما وقتي جواب بر می گرده مخابرات ايران كه آدرس اونو ميبينه اونو فيلتر می كنه و به شما يه جواب ديگه ميده كه يعنی نمي تونيد به اين سايت دسترسی داشته باشين.
حالا اگه از پروكسی سرور يا نمايندتون استفاده كنين، شما تمام درخواست هاتون به اين آدرس پروكسی ميره و پروكسی بجاي شما از اون سايت درخواست می كنه و جواب رو هم ميگيره. اما وقتی جواب رو براي شما می فرسته، مخابرات آدرس پروكسی رو ميبينه نه آدرس اون سايت رو، پس اجازه ميده كه داده ها براي شما ارسال بشه.

مسائل فنی ديگه اي هم هست كه من فعلا نميگم، چون احتياجی ندارين بدونين. اما اگه خواستين بگين تا توضيح بدم.

.ليست پروكسی هاي مجانی

نوشته شده توسط احسان در ساعت 8:13 PM |::| تا حالا

_______________________________________


+ پرشین بلاگ

من که زیاد اطلاعی ندارم, برام هم مهم نیست, اما مثه اینکه در راس مدیریت پرشین بلاگ تغییراتی رخ داده و از قرار چهره مدیر جدید شباهتی به برادران غیور حزب الله داره و بنابراین به برادران روشنفکر اپوزیسیون بر خورده.
منم درست یا اشتباه یه دو تا کامنت برا حسین خان درخشان گذاشتم که بی خیال بابا گیر نده.
والا نمی دونم چی بگم, اما حالا بیایم در Extreme Case فرض کنیم که یک نیروی شیطانی مدیریت پرشین بلاگ رو بعهده گرفته. خوب مقابله با اون که کاری نداره. آقا همه وردارن وبلاگشون رو به یه جای دیگه منتقل کنن. تا پرشین بلاگ باشه دیگه از این غلطها نکنه. البته, البته من تقدیر می کنم از هر کسی که بالاخره یه جوری این اخبار رو دنبال کنه و دیگران رو هم مطلع بکنه.
اما من فکر نمیکنم ما از پرشین بلاگ بتونیم هیچ جوابی بخواهیم. طلبکار که نیستیم. مگه من می تونم مثلا به orkut بگم از قیافه مدیرتون خوشم نمیاد, پس شما حتما دارید یه توطئه ترتیب میدین؟!!
نظر من در مورد کارایی پرشین بلاگ زیاد منفی نیست. بجز اینکه یه بار در مورد سوتی که داده بودن نوشتم. اما در کل اونام زحمت کشیدن, در جایی که خیلی از ایرانیا با انگلیسی زیاد راحت نیستن یه محیط فارسی رو برای صحبتاشون تهیه دیدن. حتی سیستم کامنت گذاری هم گذاشتن در صورتی که اکثر این وبلاگ هاستینگ ها این امکان رو ندارن. خداییش این پرشین بلاگ اگه از بیت رهبری هم مدیریت بشه یکی از بهترین کارای بوده که برا جامعه ایرانیا انجام شده.

اما بهرصورت زیاد به پرشین بلاگ اعتماد هم ندارم, اگه داشتم وبلاگمو توی بلاگر نمیذاشتم. اما وقتی می تونم ازشون ایراد بگیرم که مجبور باشم فقط اونارو انتخاب کنم.
فرض کنیم یه انتخابات کاملا دموکراتیک داشته باشیم و کاندیداهای خوبی هم باشن. اونوقت ما که نمیایم گیر بدیم بگیم نه من از یکی از کاندیداها خوشم نمیاد پس انتخابات رو بایکوت می کنم! من فقط وقتی می تونم اعتراض کنم که چند نفرو بزارن جلوم بعد هم بگن یا اینا یا هیش کی. اگرم رای ندی از کار بی کار میشی یا یه جوری نونتو می بریم.

همونطور که در کامنتم در وبلاگ درخشان گفتم, دموکراسی یعنی آزادی انتخاب نه اجازه دخالت در امور خصوصی (یا شرکتهای خصوصی).
خوب اینا که نظر من بود. اما باز هم میگم که مطمئنا تلاش کسانی که خوبیها یا بدیها رو برای اطلاع سایرین به چشم جهانیان پدیدار می کنند, جای تشکر و خسته نباشید داره.


ضمنا با عرض معذرت از دوستی که گفته بودند یاد و خاطره "فرهاد مهراد" رو در سالروز تولدش گرامی بداریم, بگم که متاسفانه سواد و معلوماتم قد نداد تا مطلبی در مورد ایشون بنویسم. تنها می تونم بگم که یادش گرامی و خدایش بیامرزاد...

نوشته شده توسط احسان در ساعت 1:14 AM |::| تا حالا

_______________________________________

Tuesday, January 18, 2005


+ پارسی را پاس بداریم

قسمتهایی از مقدمه یکی از کتابهای آموزش کامپیوتر:
«بر کسی پوشیده نیست که اگر یک متن رایانه ای در اختیار تعدادی مترجم قرار گیرد, هر یک از آنان به سلیقه خود از معادلهای فارسی استفاده می کنند که بعضا در جای مناسب خود نبوده و منجر به یک ترجمه نا مفهوم و گنگ می شود و نهایتا موجب گیج و خسته شدن خوانندگان این گونه متنها می گردد.
اگر چه بسیار شنیده ایم که زبان ما بر پایه شعر و ادبیات استوار است و کلمات علمی و فنی آن بر گرفته از دانش و فرهنگ زبان ملت های مختلف می باشد, لیکن ملت ما به واقع هرگز اسیر عجز زبانی و نا رسایی وازگانی نبوده و نیست.»

تا اینجای کار که حرف حساب بوده, اما حالا ببینید فرهنگستان لغت و مترجم همین کتاب برای پاس داشتن زبان پارسی چه کلماتی بکار برده اند:
مبصر = monitor
امریه = script
فقره = item
ارجاع تقابلی = cross reference
وقفه = timeout
...

خوب همه اینا که بجای فارسی, عربی بودند. اما جناب مترجم برای جلوگیری از گیج و خسته شدن خوانندگان کلمات فارسی هم بکار برده. ببینید:
میدان = field
شرحانه = profile
حرفنما = font
پایه گیر = socket
انگاره = pattern
بستک = packet
پالایه = filter
پشته = stack
تکانه = pulse
سیاهه = list
رمز ایمن نوع = type-safe code
ضمیمک = tag
طرحواره = scheme
کلوچه = cookie
...

خداييش برا كسی هم كه يه كلمه انگليسی بلد نباشه، فهم اين كلمات عجيب و غريب فارسی سختتر نيست؟
آخه من نمیدونم مگه کسی توی انگلیسی میاد "تهران" رو ترجمه کنه یا مثلا "حسن" رو؟
کلماتی که به خصوص در تکنولوژی کامپیوتر (ببخشید, فن آوری اطلاعات - که 2 حرف از 3 حرفش عربیه) به کار میرن اصطلاحاتی استاندارد و جهانی هستند. و بهتره که اونا رو به همون صورت و نه ترجمه شده بکار برد. يه متخصص كامپوتر خواه نا خواه بايد با نرم افزار ها و برنامه های انگليسی زبان كار كنه و بنابراين بايد كه اصطلاحات انگليسی رو بدونه. بالاخره اين زبان علمی روز هستش.
ما هم اگه چند تا چيز مثله "الكل" يا "جبر" رو كشف و ابداع كرديم به زبان علمی اون روز كه عربی بوده نام گذاريشون كرديم، و هيچ كس هم اين كلمات رو به زبان ديگه ای ترجمه نكرد و به همين صورت استفاده كردن.

نوشته شده توسط احسان در ساعت 11:16 PM |::| تا حالا

_______________________________________

Friday, January 14, 2005


+ دین یا قانونی جهانشمول؟

غرب از چه زمانی پیشرفت کرد؟ تقریبا از همون موقعی که تصمیم گرفتند خودشون رو از شر خرافه و تعصب و دستورات سلیقه ای و خلاصه تمامی مهملات کلیسا رها کنند. از ظلمات به روشنگری.
دین به خودی خود شاید چیزه بدی نباشه. حداقل یه سری قوانین بوده در دوره بربریت انسانها. برای دوره خاصی و فرهنگ خاصی و مردم خاصی. یه قانونه, یه طرز تفکر یا زندگی. یه قانون چطور می تونه تمام تاریخ رو در بر بگیره؟
امروزه هم که خیلی کشورها پارلمان دارن و عده زیادی (مثلا از نخبگان جامعه) میشینن و با استفاده از هزار تا امکانات و ارتباطات یه بند قانون می نویسن, فرداش ممکنه ببینن این قانونه دیگه محل اجرا نداره. دنیا عوض میشه. مردم بیشتر میفهمن. جهانیان به هم نزدیکتر میشن. پس چطور قانونی رو که کسی (حالا بگیریم از طرف خدا) پنج هزار سال پیش, هزار سال پیش, صد سال پیش وضع کرده باید تا ابد الدهر اجرا کرد؟ گیریم که در زمان خودشم خیلی حرف درست و موفقی هم بوده. دلیل نمیشه همیشه صادق بمونه.

بدتر از همه اینکه معمولا همه ادیان الهی و شیطانی و انسانی به حدی دست رو برای علما و روحانیون و مجریان اون مرام باز گذاشتن تا به هر طریقی که بخوان بتونن عقده ها و کمبود های خودشون رو بر سر خلق الله خالی کنن.

نوشته شده توسط احسان در ساعت 3:48 PM |::| تا حالا

_______________________________________


+ نقد چیست و کفر کدام است؟

از قرار شبکه بی بی سی برنامه کمدی و طنز آمیزی رو پخش کرده که در اون حضرت مسیح رو یه جورای مورد تمسخر قرار می داده و مثلا گفته که حضرت عیسی انحراف جنسی داشته و از این صحبتها. متعاقب اونم یه سری اعتراضات و این حرفا بوده, منجمله استعفای یکی از تهیه کنندگان برنامه های بی بی سی.
بعد از اون هم بخش فارسی بی بی سی یه نظر خواهی کرده که حد کفر گویی تا کجاست. اتفاقا نظرات جالبی هم در این مورد داده شده بود.
که به عنوان مثال چرا علمای دینی بتونن هر مهملی خواستن ببافن و هر قانونی رو دلشون خواست به اجرا بزارن حتی اگه این قانون برای کشتن و شکنجه کردن باشه, اما یه نفر که اعتقادی به دین و یا لااقل خرافات دین نداره نتونه حرفشو بزنه.
و یا اینکه همین به اصطلاح روحانيون دينی با جهلشون افرادی مثل گالیله رو محکوم می کردن.
بگذریم که حالا گالیله چون معروفیتی داشته نتونستن بلایی سرش بیارن اما خدا می دونه چقدر آدم بی گناه گرفتار جهل و تعصب مومنان به دین شده. در هر زمانی در تاریخ و در هر دینی.

دقیقا نمیدونم نظرم در مورد برنامه بی بی سی چیه, چون اصلا برنامه رو ندیدم ولی یه موضوع رو بهتره بگم که اعتقادات من از پارسال که شروع به وبلاگ نوشتن کردم خیلی تفاوت کرده. من حقیقتا توهین رو به هیچ عنوان و در مورد هیچ فرد و گروهی درست نمیدونم اما اظهار عقیده با توهین بسیار فرق داره.
به نظر من هیچ کس و هیچ چیزی از نقد شدن مستثنی نیست, حتی خدا.

نوشته شده توسط احسان در ساعت 3:44 PM |::| تا حالا

_______________________________________

Saturday, January 08, 2005


+ بابا، اينا ديگه كي بودن (و هنوز هستن)؟!
شيخ ‌فضل‌الله نوری: "...قانون اساسی چه معنی دارد؟ قانون اساسی ما مسلمانان همان اسلام است و اعتبار به اكثريت آرا حرام تشريعی و بدعت در دين است ... يكی از مواد آن ضلالت‌نامه ملعون كه مسمی به قانون اساسی است اينست كه افراد مملكت متساوی الحقوقند. ای بی‌شرف ، ای بی‌غيرت ، ببين صاحب شرع برای اينكه تو منبتح به اسلامی برای تو شرف مقرر فرموده و امتياز داد تو را. تو از خودت سلب امتياز می‌كنی و می‌گوئی من بايد با مجوس و ارمنی و يهودی برابر و برادر باشم ..."

بقيه مطلب "مسيحيان و عدم تحمل دگرانديشان در ايران" نوشته مسعود نقره‌كار رو از سايت ايران امروز بخونين.

نوشته شده توسط احسان در ساعت 11:13 PM |::| تا حالا

_______________________________________

Saturday, December 25, 2004


+ ميراثي در دست بيابانگردان

«سعد، چون از كار بهر كردن دستاوردهاﻯ جنگ و جدا كردن پنج يك اش بپرداخت درباره فرش بهارستان و بهاﻯ آن بپرسيد. براي آن بهايي نشناختند. پس از ياران پرسيد، آيا مي پذيريد كه از چهار پنجم آن چشم پوشيم و آن را يكپارچه نزد عمرفرستيم تا با آن هر چه خواهد كند. چه در ميان خود بهر نتوانيم اش كرد. ياران گفتند: مي پذيريم، اگر چنين است هم در راه خدا ببخش. چنين شد كه آن را نزد عمر فرستادند. شصت گز در شصت گز به گسترده يك گريب بود. در نقش آن راهها مي ديدﻯ كه از نگاره هاي گوناگون پديد شده بود و جويبارﻯ از گوهرها در بافت آن به كار برده بودند و ديرﻯ كه در ميانه به چشم مي خورد. بر كناره هاﻯ آن كشتزارﻯ بود، سرسبز و پر گياه. بر آن نگاره هايي كاشته بودند كه در خور زمستان بود آنگاه كه گلها بروند. هر گاه ميگسارﻯ مي خواستند بر آن مي نشستند و گفتي كه در بوستان به بزم نشسته اند. زمينش، زمينه فرش را مي گويم، زربفت بود و نقش آن از گوهرها كه بر آن نشانيده بودند. تازيان نام قطف بر آن نهاده بودند. فرش را همينكه نزد عمر در مدينه آوردند عمر مردم را گرد كرده با آنان سخن راند و كار فرش را باز گفت و از ايشان راﻯ خواست تا با آن چه كند. رايشان همساز نبود برخي تباه گفتند و آشوب كردند. برخي گفتند عمر خود بگيرد و از آن خويش كند. برخي به راﻯ عمر وا گذاشتند.
اما علي گفت: اﻯ امير مومنان كار چنان است كه گفتند. اما تاملي بايد كه اگر اكنون آنرا بپذيرﻯ فردا كساني به دستاويز آن، به ناحق چيزها بگيرند. عمر گفت: راست گفتي و اندرز دارﻯ. پس آن فرش را تكه تكه كرد و در ميان ياران بهر كرد.»

نقل از كتاب پژوهشي در فرش ايران اثر تورج ژوله و برگرفته از كتاب تجارب الامم نوشته ابوعلي مسكويه و كتاب محمد بن جرير طبرﻯ.

نوشته شده توسط احسان در ساعت 5:42 PM |::| تا حالا

_______________________________________

Thursday, December 23, 2004


+ آبهاي ايران

صحبت از خليج فارس شد ياد يه چيزي افتادم.
من نميدونم خدا ديگه بايد يه كشور ما چي بده؟ چه نعمتي رو از ما دريغ كرده؟ چرا نبايد قدر ايران رو بدونيم؟
شايد خيليها بدونن كه بهترين خاويار دنيا در اون باريكه اي از درياي خزر كه متعلق به ايران هست به دست مياد. الا آدم ميگه يه دونه دريا، چطوري ميشه كه محصول خاويار يه طرفش بهتره؟
اونوقت همين جريان توي خليج فارس هم هست. اگه يه وقت گذرتون به يكي از كشورهاي عربي حاشيه خليج فارس افتاد براي امتحان يه سر به بازارهاي ماهي اون منطقه بندازين. خواهين ديد كه همه ماهي فروشا براي تبليغ كيفيت ماهياشون ميگن كه ماهي ايرانه. جل الخالق! بازم يه دونه درياس، اما ماهي هاي آبهاي ايرانش بهترن.

نوشته شده توسط احسان در ساعت 10:00 PM |::| تا حالا

_______________________________________


+ خليج هميشه فارس

چه ميشه كرد وقتي اينقدر توي دنيا ذليل شديم كه چار تا عرب پا پتي به خودشون جرات بدن اسم خليجي كه هميشه تاريخ مال ما ايرانيا بوده رو خليج عربي بذارن. يا وقتي خاك خودشون زماني جزئي از ايران بوده و تازه 20، 30 سال آدم شدن و انگليس روباه بهشون استقلال داده ادعاي جزيره هامون رو بكنن. آره بايد خودمون به فكر باشيم. خودمون حقمون رو بگيريم. به هر صورتي كه ميشه.

جوونهاي ميهن پرست ايران يه كار افتخار آميز ديگه انجام دادن. اونا با بمباران كردن گوگل باعث شدن سايتهايي در صدر جستجو براي كلمه موهون "خليج عربي" به نمايش در بيان، كه حقيقت موضوع نام اين خليج پر بركت رو اعلام ميكنن.
دستشون درد نكنه.

نوشته شده توسط احسان در ساعت 9:57 PM |::| تا حالا

_______________________________________

 
degarandishblog@yahoo.com